جزء (علوم قرآنی)جزء، نوعی تقسیمبندی قرآن کریم که مسلمانان برای تسهیل قرائت و حفظ قرآن ابداع کردهاند، و نیز نام گونهای از آثار حدیثی است. فهرست مندرجات۲ - تقسیمبندی قرآن در زمان پیامبر ۳ - تقسیمبندی فردی ۴ - تقسیمبندی بر اساس تعداد حروف ۵ - هدف اصلی از تقسیمبندی قرآن ۶ - انواعی از تقسیمبندی قرآن ۶.۱ - جزء ۶.۱.۱ - معنای لغوی و اصطلاحی جزء ۶.۱.۲ - معنای جزء در گذشته ۶.۱.۳ - معنای کنونی جزء ۶.۱.۴ - دلیل نامساوی بودن اندازه جزءها ۶.۱.۵ - منشاء تقسیمبندی سی جزئی قرآن ۶.۲ - حزب ۶.۲.۱ - معنای لغوی و اصطلاحی حزب ۶.۲.۲ - اندازه حزب ۶.۲.۳ - منشاء تقسیم شصت حزبی ۶.۲.۴ - منشاء ۱۲۰ حزبی ۶.۳ - ربع ۶.۳.۱ - معنای لغوی و اصطلاحی ربع ۶.۳.۲ - منشاء تقسیمبندی ربعی ۶.۴ - رکوع ۶.۴.۱ - معنای لغوی و اصطلاحی رکوع ۶.۴.۲ - تفاوت رکوع با دیگر تقسیمات ۶.۴.۳ - تاریخچه تداول این روش ۶.۴.۴ - وجه تسمیه ۶.۴.۵ - مراد از رکوع ۶.۴.۶ - علامت رکوع در قرآن ۶.۵ - ثمن ۶.۵.۱ - معنای ثمن ۶.۵.۲ - منشاء تقسیمبندی ۶.۶ - منزل ۶.۶.۱ - معنای منزل ۶.۶.۲ - منشاء ۶.۷ - ورد ۶.۷.۱ - معنای ورد ۶.۷.۲ - اندازه ورد ۶.۷.۳ - تعداد ورد در قرآن ۶.۷.۴ - منشاء ۶.۸ - قیراط ۶.۸.۱ - معنای قیراط ۶.۹ - نقزه ۶.۱۰ - معنای نقزه ۶.۱۰.۱ - تعداد نقزه در قرآن ۶.۱۰.۲ - منشاء ۷ - جزء در اصطلاح حدیث ۸ - فهرست منابع ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - تقسیمبندی قرآنبهجز دو تقسیمِ آیه و سوره، که در خود قرآن به آنها اشاره شده، مشهورترین تقسیمات ابداعی مسلمانان برای قرآن، جزء، حزب، رُبع و رکوع است. در برخی قرآنها و کتابهای علوم قرآنی، تقسیمات دیگری (نظیر وِرد، ثُمن، مَنزِل، قیراط و نَقْزَه) نیز وجود دارد که چندان مشهور نیستند. ۲ - تقسیمبندی قرآن در زمان پیامبرپارهای از روایات تاریخی، حاکی از آن است که در دوران پیامبر اکرم، قرآن به بخشهایی تقسیم شده بود. در این تقسیمبندی، که برحسب سورهها صورت گرفته، قرآن هفت حزب بوده است: حزب اول سه سوره، شامل سورههای بقره، آلعمران و نساء؛ حزب دوم پنج سوره، شامل سورههای مائده، اَنعام، اَعراف، اَنفال و توبه؛ حزب سوم هفت سوره، شامل سورههای یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حِجْر و نحل؛ حزب چهارم نه سوره، شامل سورههای اِسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور و فرقان؛ حزب پنجم یازده سوره، شامل سورههای شعراء، نمل، قَصص، عنکبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب، سبأ، فاطر و یس؛ حزب ششم سیزده سوره، شامل سورههای صافات، ص، زمر، غافر، فُصِّلت، شوری، زُخرُف، دُخان، جاثیه، اَحقاف، محمد، فتح و حُجُرات؛ و حزب هفتم (حزب مفصَّل)، از سوره ق تا آخر قرآن، [۴]
مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۹.
[۵]
سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۲۷ـ۴۲۸.
[۶]
البرهان فی علومالقرآن، ج۱، ص۲۴۷ـ۲۴۸.
البته طبق برخی روایات شیعی، حزب مفصّل ۶۷ یا ۶۸ سوره آخر قرآن را شامل میشده است. ۳ - تقسیمبندی فردیظاهراً در آن زمان هر مسلمانی، به فراخور حال خود، برای تلاوت یا حفظ روزانه قرآن از تقسیمبندی خاصی استفاده میکرده است. این تقسیمبندیها فردی بوده و به احتمال زیاد یکسان نبوده است. [۹]
المصاحف، ص۱۳۱.
مثلاً، از امام جعفر صادق علیهالسلام نقل شده که مصحف ایشان چهارده جزء داشته است.۴ - تقسیمبندی بر اساس تعداد حروفدر سده اول هجری، در دوره حجاج بن یوسف (متوفی ۹۵)، قرآن بر اساس تعداد حروفش به دو، سه، چهار و هفت بخش تقسیم شد. [۱۱]
المصاحف، ص۱۳۲-۱۳۳.
پس از حجاج، دیگران به پیروی از شیوه او در تقسیم قرآن، تقسیمات دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه و ده جزئی قرآن را ابداع کردند. [۱۲]
المصاحف، ص۱۳۳ـ۱۳۵.
[۱۳]
المصاحف، ص۱۳۹ـ۱۴۴.
ابن جوزی [۱۴]
فنون الافنان فی عیون علومالقرآن، ص۲۵۹ـ۲۷۷.
تقسیمات جزئیتری را هم ذکر کرده است.۵ - هدف اصلی از تقسیمبندی قرآنظاهراً غرض اصلی از همه این تقسیمات، تعیین مقداری از قرآن بوده که یک مسلمان باید روزانه قرائت کند. [۱۵]
الموسوعة القرآنیة، ج۱، ص۳۸۰.
ابن ندیم نام برخی کتابهایی را که در قرنهای دوم و سوم هجری در این باره تألیف شده، آورده است. بعدها برای سهولت بیشتر، قاریان و حافظان تقسیم سی جزئی قرآن را به کار بستند. این تقسیم بنا بر قول ابنالمنادی (متوفی ۳۳۶) مبتنی بر تعداد حروف بوده ولی بعداً مردم تقسیمبندی شصتگانه را بر مبنای کلمات ابداع کردند. تقسیمات دیگری هم که از این تقسیمبندی شصتگانه نشئت گرفته مبتنی بر تعداد کلمات است. [۱۶]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۷۷ـ۳۷۸.
در همگی این تقسیمات از واژه جزء استفاده شده است.۶ - انواعی از تقسیمبندی قرآن۶.۱ - جزء۶.۱.۱ - معنای لغوی و اصطلاحی جزءجزء در لغت بهمعنای بخش و بعض است [۱۷]
لسان العرب، ذیل واژه.
و در اصطلاح علوم قرآنی به بخش معینی از قرآن اطلاق میشود. [۱۸]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۱۳.
۶.۱.۲ - معنای جزء در گذشتهدر گذشته، اصطلاحهای جزء و حزب و ورد به یک معنا به کار میرفته است. [۱۹]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۱۳.
۶.۱.۳ - معنای کنونی جزءدر روزگار ما، قرآن را به سی قسمت تقسیم میکنند و به هر قسمت جزء میگویند. ۶.۱.۴ - دلیل نامساوی بودن اندازه جزءهااندازه جزءها با یکدیگر مساوی نیست، چه این تقسیمبندی بر اساس شماره کلمات صورت گرفته است. سخاوی [۲۰]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۵۴.
تقسیم قرآن را به سی جزء، در اصل مأخوذ از تقسیم شصت جزئی قرآن و مبتنی بر تعداد کلمات دانسته و گفته که همین امر موجب تفاوتهایی در اندازه جزءها شده است.۶.۱.۵ - منشاء تقسیمبندی سی جزئی قرآنمنشأ این تقسیمبندی سیگانه به درستی معلوم نیست. کهنترین تقسیمبندی سی جزئی، به درخواست منصور عباسی، و به دست ابوعثمان عمرو بن عُبَید (متوفی ۱۴۴) صورت گرفت. [۲۱]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۷۸ـ۳۷۹.
این تقسیم در اصل ۳۶۰ بخشی بوده و هر دوازده بخش آن یک جزء محسوب میشود. سزگین کتابی با نام اجزاء ثلاث مائة و ستون را به وی نسبت داده که شاهدی بر این امر است. چون این تقسیمبندی با تقسیمبندی سی جزئی کنونی مطابق است ــ جز در هفت مورد که اندک اختلافی دارد به نظر میرسد که تقسیمبندی سی جزئی فعلی همان تقسیمبندی سیگانه زمان منصور باشد.۶.۲ - حزب۶.۲.۱ - معنای لغوی و اصطلاحی حزبحزب در لغت به معنای طایفه، دسته و گروه است و در اصطلاح علوم قرآنی به بخش معینی از قرآن اطلاق میشود. [۲۳]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۱۳.
۶.۲.۲ - اندازه حزباندازه حزب نیز همواره یکسان نبوده است. ۶.۲.۳ - منشاء تقسیم شصت حزبیاز جمله این تقسیمات، تقسیم شصت حزبی است که زمان دقیق پیدایش آن معلوم نیست، ولی نشانهگذاری تقسیم شصت حزبی در حواشی قرآنِ ابن بَوّاب (متوفی ۴۱۳) دیده میشود. اگر این نشانهگذاری از خود ابن بوّاب باشد، این نتیجه بهدست میآید که در زمان کتابت این قرآن (سال ۳۹۸ یا ۳۹۹)، تقسیم شصت حزبی در منطقه عراق (محل کتابت این قرآن) رواج داشته است. بر اساس این تقسیم، هریک از اجزای سیگانه قرآن به دو حزب تقسیم میشود. تقسیم هر جزء به دو حزب، امروزه نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی رایج است. [۲۴]
برای نمونه رجوع کنید به مصحف المدینة النبویة، به خط عثمان طه، مدینه ۱۴۲۳.
سخاوی تقسیم شصت حزبی را از قول ابوعمرودانی (متوفی ۴۴۴) و او نیز از تعدادی از شیوخ و استادانش نقل کرده و آغاز و انجام هریک از این احزاب را از قول ابوعمرودانی مشخص کرده است. [۲۵]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۴۱ـ۳۵۴.
۶.۲.۴ - منشاء ۱۲۰ حزبیگرچه تقسیم هر جزء به چهار حزب، یعنی تقسیم ۱۲۰ حزبی، در جمالالقراءِ سخاوی [۲۶]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۵۴.
آمده، اما پیشینه دقیق آن معلوم نیست. در واقع، در تقسیمِ هر جزء به چهار حزب، هر حزب نصف حزب در تقسیم شصتگانه است. [۲۷]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۵۴.
به گفته سخاوی، [۲۸]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۷۸.
تقسیم ۱۲۰ حزبی قرآن برای قاریان مساجد صورت گرفته، اما روشن نیست که قاریان مساجد در دوره سخاوی یا پیش از او چگونه و در چه زمانی قرآن را تلاوت میکردهاند یا چه روشی در این کار داشتهاند که موجب پدیدآمدن این تقسیم جدید شده است. امروزه نیز تقسیم هر جزء به چهار حزب متداول است. [۲۹]
برای نمونه رجوع کنید به قرآن مجید، ترجمه عبدالحمید آیتی، به خط حبیباللّه فضائلی، تهران ۱۳۷۱.
۶.۳ - ربع۶.۳.۱ - معنای لغوی و اصطلاحی ربعرُبع در لغت به معنای ۴/۱ است و در اصطلاح علوم قرآنی به ۴/۱ حزب (در تقسیمات شصت حزبی نه ۱۲۰ حزبی) اطلاق میشود. ۶.۳.۲ - منشاء تقسیمبندی ربعیبر اساس قول سخاوی، [۳۰]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۶۴.
ابوالقاسم شاطبی (متوفی ۵۹۰) برای کسانی که میخواستند قرائات را فرا گیرند این روش را به کار میبرد و هر قسمت از شصت قسمت (یعنی هر حزب) را در چهار روز تعلیم میداد. بنا بر سخن سخاوی، [۳۱]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۶۴.
این تقسیمبندی پس از شاطبی نیز باقی ماند و مردم زمان سخاوی هم آن را معمول میداشتند. بدینگونه تقسیم هر حزب به چهار رُبع بهتدریج متداول شد و حتی مقری و فقیه مالکی، علی بن محمد نوری صَفاقُسی (متوفی ۱۱۱۸)، کتاب مشهور خود ( غَیثُ النَفْعِ فیالقِراءات السَّبْع ) را بر اساس همین ربعها تقسیم کرد، به این ترتیب که احکام قرائات قرآن را از آغاز تا پایان قرآن، بهصورت رُبع به رُبع ذکر نمود. [۳۲]
غیثالنفع فی القراءات السبع، ص۱۴.
[۳۳]
غیثالنفع فی القراءات السبع، ص۳۲.
[۳۴]
غیثالنفع فی القراءات السبع، ص۳۹.
[۳۵]
غیثالنفع فی القراءات السبع، ص۴۳.
قرآنهایی که امروزه بر اساس تقسیم شصت حزبی و ۲۴۰ ربعی چاپ میشوند از تقسیمبندی کتابهایی چون غیث النفع، ناظمة الزهر فی اعداد آیات السور اثر شاطبی و شرح آن از موسی بن جارالله ترکستانی (متوفی ۱۳۶۹)، تحقیق البیان فی عدّآی القرآن اثر محمد متولی (متوفی ۱۳۱۳)، و ارشاد القراء و الکاتبین فی عدّ آی القرآن از رضوان بن محمد مُخَلَّلاتی (متوفی ۱۳۱۱) سرمشق میگیرند. [۳۶]
مصحف مکة المکرمة.
[۳۷]
مصحف المدینة النبویة.
[۳۸]
مصحف الجماهیریة.
البته سخاوی در کتاب خود، [۳۹]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۶۸ـ۳۷۴.
ضمن تعیین ربعهای هریک از حزبها، قرآن را به چهار قسمت تقسیم کرده و هر قسمت را یک ربع نامیده که با اصطلاح یاد شده متفاوت است. این روش امروزه در قرآنهای متداول در کشورهایی نظیر تونس و مراکش کاربرد دارد. [۴۰]
قرآن کریم بروایه ورش.
۶.۴ - رکوع۶.۴.۱ - معنای لغوی و اصطلاحی رکوعرکوع در لغت به معنای خم شدن است [۴۱]
لسان العرب، ذیل واژه.
و در اصطلاح، نوعی تقسیم قرآن است که با علامت اختصاری «ع» مشخص میشود.۶.۴.۲ - تفاوت رکوع با دیگر تقسیماتتفاوت رکوع با دیگر تقسیمات، در این است که در آن مضمون آیات قرآن ملاک قرار میگیرد، نه تعداد حروف و کلمات. ۶.۴.۳ - تاریخچه تداول این روشاین تقسیمبندی در سرزمینهای شرقی اسلامی، نظیر عراق و ایران و خاصه هند و پاکستان، رایج است ولی در قرآنهای متداول در بخشهای غربی جهان اسلام (شمال آفریقا) دیده نمیشود. [۴۲]
برای نمونه رجوع کنید به قرآن مجید، لاهور و کراچی.
[۴۳]
برای نمونه رجوع کنید به القرآن الکریم، مدینه.
سخاوی به رکوع هیچ اشارهای نکرده و همین امر، این گمان را تقویت میکند که این تقسیمبندی در قرن هفتم در مصر و شام (محل زندگی سخاوی) تداول نداشته است. ۶.۴.۴ - وجه تسمیهوجه تسمیه آن کاملاً روشن نیست. بنا بر مشهور، این نوع تقسیمبندی از آنرو رکوع نامیده شده است که ــ بنا بر فقه اهل سنت و قول غیرمشهوری نزد شیعه [۴۴]
جواهر الکلام، ج۹، ص۳۳۱.
[۴۵]
الموسوعة الفقهیة، ج۳، ص۴۸.
نمازگزار بعد از تلاوت سوره حمد، چند آیهای را که نسبتاً مضمونِ واحدی دارند، تلاوت میکند و به رکوع میرود. [۴۶]
قرآنهای چاپی، ص۱۵۱.
هرچند واژه رکوع این توجیه را تأیید میکند، دلیل معتبری برای صحت آن وجود ندارد.۶.۴.۵ - مراد از رکوععلیمحمد ضباع (متوفی ۱۳۷۶)، در خاتمه قرآنی که زیرنظر او بهچاپ رسیده، مراد از رکوع را مقدار روزانهای از آیات قرآن دانسته است برای کسی که بخواهد قرآن را در دو سال حفظ کند؛ یعنی، حدود ۷۳۰ رکوع. [۴۷]
القرآن الکریم، به خط مصطفی نظیف، ص۵۲۷.
اما بر اساس قرآنهای چاپ هند، که در آنها رکوعهای قرآن مشخص شده، تعداد این رکوعها ۵۵۸ عدد است؛ [۴۸]
قرآن مجید، لاهور و کراچی.
همچنین در قرآن طبع تهران به سال ۱۲۷۴ تعداد رکوعها ۵۸۴ عدد مشخص شده است؛ [۴۹]
قرآنهای چاپی، ص۱۵۱.
بنابراین، در صحت گفته ضباع تردید هست.۶.۴.۶ - علامت رکوع در قرآنعلامت رکوع در قرآنهای شبهقاره هند با سه عدد ( به صورت ستون عمودی) همراه است. مثلاً، در آخر سوره بقره، عدد بالایی شماره مسلسل رکوع در سوره، عدد وسطی تعداد آیات رکوع و عدد پایینی شماره مسلسل رکوع را در جزء مورد نظر نشان میدهد. بدین ترتیب، آیهای که این علامت و این سه عدد در آخر آن قرار گرفته، انتهای چهلمین رکوع سوره بقره است و این رکوع دارای سه آیه است و جزئی که این آیه در آن قرار دارد، هشتمین رکوع محسوب میشود. در آخر سوره حمد نیز این علامت دیده میشود، زیرا آخر سوره حمد انتهای یک رکوع است؛ یعنی، این سوره یک رکوع دارد و این رکوع خود هفت آیه دارد و چون در قرآنهای چاپ شبهقاره هند، جزء اول با سوره بقره شروع میشود نه با سوره حمد، این سوره در هیچ جزئی از اجزای سیگانه نیست و به همین دلیل، عدد صفر زیر «ع» قرار گرفته است. [۵۰]
رجوع کنید به القرآن الکریم، مدینه ۱۴۰۹.
۶.۵ - ثمن۶.۵.۱ - معنای ثمنثُمن در لغت به معنای ۸/۱ است و در تقسیمات قرآن، به ۸/۱ حزب (در تقسیم شصت حزبی) اطلاق میشود. [۵۱]
مصحف الجماهیریة، ص «ط».
۶.۵.۲ - منشاء تقسیمبندیاین تقسیمبندی در قرآنهای رایج در سرزمینهای غرب جهان اسلام (کشورهای شمال آفریقا) متداول است. [۵۲]
برای نمونه رجوع کند به مصحف الجماهیریة.
[۵۳]
القرآن الکریم بروایة قالون عن نافع، تونس.
[۵۴]
قرآن کریم بروایة ورش عن الامام نافع.
۶.۶ - منزل۶.۶.۱ - معنای منزلمَنْزِل در لغت به معنای محل فرود و استراحت است. ۶.۶.۲ - منشاءاین تقسیمبندی در قرآنهای چاپ هند و پاکستان متداول است. [۵۵]
برای نمونه رجوع کنید به قرآن مجید، لاهور و کراچی.
[۵۶]
القرآن الکریم، مدینه ۱۴۰۹.
و به نظر میرسد که همان تقسیمبندی هفت حزبی دوره پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم باشد.۶.۷ - ورد۶.۷.۱ - معنای وردوِرد در لغت به معنای بر سر آب رفتن است [۵۷]
لسان العرب، ذیل واژه.
و در اصطلاح علوم قرآنی، بخشی از قرآن و هممعنای حزب و جزء است. [۵۸]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۱۳.
۶.۷.۲ - اندازه ورداین واژه بارها در حاشیه کتاب نثرُالمرجان فی رسمِ نظم القرآن (حیدرآباد ۱۲۹۲) نوشته اَرْکاتی ذکر شده است [۵۹]
نثرالمرجان فی رسم نظمالقرآن، ج ۱، ص۱۳۸.
[۶۰]
نثرالمرجان فی رسم نظمالقرآن، ج ۱، ص۱۶۸.
[۶۱]
نثرالمرجان فی رسم نظمالقرآن، ج ۱، ص۱۸۹.
و باتوجه به تقسیمبندی این کتاب، معلوم میشود که ورد در واقع ۱۲/۱ جزء است.۶.۷.۳ - تعداد ورد در قرآنبرطبق این تقسیم، قرآن ۳۶۰ وِرد دارد که ظاهراً همان تقسیم ۳۶۰ بخشی عمرو بن عبید در زمان منصور است. ۶.۶.۲ - منشاءاحتمالاً این تقسیمبندی در قدیم در شبهقاره هند رواج داشته است، چه ارکاتی خود از آن خطه است. ۶.۸ - قیراط۶.۸.۱ - معنای قیراطقیراط در لغت به معنای ۲۰ /۱ یــا ۲۴/۱ دینار است [۶۲]
لسان العرب، ذیل واژه.
و در اصطلاح، به ۲۴/۱ قرآن اطـلاق میشـده اسـت. [۶۳]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۳۳.
برطبق سخن سخاوی، [۶۴]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۳۳.
ابوعمرودانی بر مبنای این تقسیمبندی قرآن را نزد استاد خود، فارس بن احمد، قرائت کرده و سخاوی [۶۵]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۳۳ـ۳۳۵.
آغاز و انجام هریک از قیراطها را آورده است.۶.۹ - نقزه۶.۱۰ - معنای نقزهنَقْزَه در لغت به معنای پریدن است. ۶.۱۰.۱ - تعداد نقزه در قرآنبر اساس این تقسیم، هر نقزه دارای سه حزب است؛ بنا بر این، قرآن بیست نقزه دارد. ۶.۶.۲ - منشاءاین کلمه در قرآنهای خطی لیبی موجود است و تا امروز در این کشور کاربرد دارد، ولی چون لفظ آن در قرآن نیامده، در مصحف چاپی درج نشده است. [۶۷]
مصحف الجماهیریه.
سخاوی [۶۸]
جمالالقرّاء و کمالالاقراء، ج۱، ص۳۵۴.
نیز به این تقسیمبندی، بدون ذکر واژه نقزه، اشاره کرده است.۷ - جزء در اصطلاح حدیثجزء (جمع آن: اجزاء) به گونهای از کتابهای حدیثی گفته میشود که غالباً حجم کمی دارد. این کتابها یا شامل روایاتی است که از راوی واحدی (از صحابه، تابعین و غیر از آنان) نقل شده است. [۶۹]
الرسالة المستطرفة لبیان مشهور کتب السنة المشرفة، ص۷۲.
[۷۰]
منهج النقد فی علوم الحدیث، ص۲۰۹.
یا اسناد مختلف یک حدیث در آن بررسی میشود. [۷۱]
منهج النقد فی علوم الحدیث، ص۲۰۹.
بر این اساس، میتوان گفت که بین اجزای حدیثی و کتب مُسنَد (مَسانید) رابطه عموم و خصوصِ مِنوجه وجود دارد، [۷۲]
مستدرکات مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج ۶، ص ۲۵۵.
زیرا بنا بر تعریف، مسانید کتابهایی هستند که در آنها فقط روایات صحابه، به ترتیب الفبایی نامِ ایشان یا سابقه آنان در اسلام، در بخشهایی مجزا آمده است، بنابراین هر کدام از این بخشها به تنهایی جزئی است که از روایات یک صحابی فراهم آمده و هر مسند نیز شامل مجموعهای از این اجزاست.از میان اجزای نوع اول اینها ذکر شدهاند: جزء ابن جُرَیج (ریاض ۱۴۱۲)، جزءٌ فیه حدیث سفیان بن عُیینَة (عربستان ۱۴۰۷) و جزءٌ فیه ثلاثة و ثلاثون حدیثاً من حدیث ابیالقاسم عبداللّه بن محمد البَغَوی (متوفی ۳۱۷؛دمام ۱۴۰۷). از اجزای نوع دوم نیز اینها را میتوان ذکر کرد: جزءٌ فی طرق حدیث « لاتسبّوا اصحابی » تألیف ابن حَجَر عَسقَلانی (بیروت ۱۴۰۸)، و جزءٌ فیه طرق حدیث « انلِلّه تسعة و تسعین اسماً » تألیف ابونُعَیم اصفهانی (مدینه ۱۴۱۳). [۷۳]
دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، ج۲، ص۶۴۸ـ۶۵۴.
[۷۴]
برای مثالهایی دیگر از این دو نوع رجوع کنید الرسالة المستطرفة لبیان مشهور کتب السنة المشرفة، ص۷۲ـ۷۹.
[۷۵]
دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، ج۲، ص۹۳ـ۹۴.
برخی از جزءهای حدیثی شامل روایاتی هستند که از راویان مختلف، در باره موضوع خاصی نقل شدهاند، [۷۶]
دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، ج۲، ص۹۳ـ۹۴.
[۷۷]
منهج النقد فی علوم الحدیث، ص۲۰۹.
[۷۸]
اصول التخریج و دراسة الاسانید، ص۱۲۱.
[۷۹]
الحدیث النبوی، ص۲۸۷.
مانند جزءٌ فی اتباع السنّة و اجتناب البِدَع تألیف محمد بن عبدالواحد مَقدسی (متوفی ۶۴۳؛دمام ۱۴۰۹)، جزءٌ فی صلاة الضُحی تألیف عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی (کویت ۱۴۰۷) و جزءُ القراءة خلف الامام تألیف احمد بن حسین بیهقی (متوفی ۴۵۸). [۸۰]
دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، ج۲، ص۹۳ـ۹۴.
برخی مجموعههای حدیثی نیز، به سبب ویژگیهایی در سند یا متن یا تعداد روایاتشان، عناوین خاصی دارند و در شمار کتب اجزا قرار میگیرند، همچون «اربعونیات» (شامل چهل حدیث به همراه شرح آنها)، «ثلاثیات» (که در سند روایاتشان بین مؤلف تا معصوم سه راوی فاصله است)، «فوائد» (مشتمل بر احادیث مختلفی در ابواب متنوع همراه با رعایت برخی نکات سندی و متنی) و «احادیث عددیه». [۸۱]
الرسالة المستطرفة لبیان مشهور کتب السنة المشرفة، ص۷۲ـ۷۹..
[۸۲]
منهج النقد فی علوم الحدیث، ص۲۰۹.
[۸۳]
علمالحدیث، ص۲۲۱.
باتوجه به این تعاریف، به نظر میرسد که اینگونه کتابها را از آن رو جزء نامیدهاند که در واقع جزئی (بخشی) از کتابهای جامع حدیث هستند، زیرا کتبِ جامع، احادیث بسیاری دارند که به حسب موضوع دستهبندی شدهاند و در هر باب از آنها نیز طرق مختلف یک روایت، دست کم بر اساس طرق روایی مؤلف جامع، آمده است. از این گذشته، در روایات این کتب ویژگیهای سندی و متنی یاد شده نیز هست که پس از استخراج از کتاب جامع با نام دیگری میتوان از آنها یاد کرد. آقابزرگ طهرانی، بنا بر تتبعی که در کتب اصلی رجال شیعه نموده، آثار حدیثی راویان شیعی را ــ که از آنها با عناوینی چون «اصل»، «کتاب» و «کتاب النوادر» یاد شده نیز از اجزای حدیثی دانسته است، گرچه نام برخی دیگر از آثار حدیثی مؤلفان شیعی را، که با عنوان «جزء» در منابع قدیم فهرست شدهاند، نیز آورده است. بنا بر نظر عتر [۸۴]
منهج النقد فی علوم الحدیث، ص۲۰۹.
تألیف جزءِ حدیثی توانایی علمی مؤلف را نشان میدهد، زیرا پرداختن به موضوعی جزئی به احاطه و ژرفنگری همه جانبه نیاز دارد.۸ - فهرست منابع• علاوه بر قرآن. • عبدالله بن سلیمان ابن ابی داوود، کتابالمصاحف، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. • ابن جوزی، فنون الافنان فی عیون علومالقرآن، چاپ حسن ضیاءالدین عتر، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. • ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، استانبول ۱۴۰۲/۱۹۸۲. • ابن ماجه، سنن ابن ماجه، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴ چاپ افست بیروت. • ابن منظور، لسان العرب. • ابراهیم ابیاری، الموسوعة القرآنیه، قاهره ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴. • محمد غوث بن ناصرالدین محمد ارکاتی، نثرالمرجان فی رسم نظمالقرآن، ج ۱، حیدرآباد دکن ۱۳۳۲. • محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علومالقرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. • علی بن محمد سخاوی، جمالالقرّاء و کمالالاقراء، چاپ عبدالکریم زبیدی، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳. • محمد بن مسعود عیاشی، کتابالتفسیر، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران. • القرآن الکریم، به خط مصطفی نظیف، زیر نظر علیمحمد ضباع، مصر ۱۳۵۴/۱۹۳۵. • کلینی، اصول کافی. • کاظم مدیرشانهچی، «قرآنهای چاپی»، مشکوة، ش ۲، (بهار ۱۳۶۲). • مصحف الجماهیریه بروایة الامام قالون و الرسم العثمانی علی ما اختاره الحافظ ابوعمرو الدانی، به خط ابوبکر ساسی مغربی، طرابلس ۱۳۹۰/۱۹۸۰. • الموسوعة الفقهیه، ج ۳، کویت: وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة ، ۱۴۰۷/۱۹۸۶. • محمدحسن بن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۹، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱. • علی بن محمد نوری صفاقسی، غیثالنفع فی القراءات السبع ویلیه مختصر بلوغ الامنیة، چاپ محمد عبدالقادر شاهین، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۹. • محمد صباغ، الحدیث النبوی: مصطلحه، بلاغته، کتبه، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷. • محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ریاض ۱۴۱۲/۱۹۹۱. • نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، دمشق ۱۴۰۱/۱۹۸۱. • محییالدین عطیه، صلاحالدین حفنی، و محمدخیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵. • محمد بن جعفر کتانی، الرسالة المستطرفة لبیان مشهور کتب السنة المشرفه، کراچی ۱۳۷۹/۱۹۶۰. • محمدرضا مامقانی، مستدرکات مقباس الهدایة فی علم الدرایة، در عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج ۵ ۶، قم ۱۴۱۳. • کاظم مدیرشانهچی، علمالحدیث، قم ۱۳۶۲ ش. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله جزء، شماره۴۶۳۷. ردههای این صفحه : تقسیمات قرآنی | قرآن شناسی
|